لینک اشتراک گذاری
کپی شد
کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 880

1. مه عیدت مبارک باد ای خورشید مهرویان

2. زلب حلوای عیدی ده نخستین با دعاگویان

3. خلایق را نظر بر ماه و ما را بر تو نظاره

4. بروبت عاشقانرا عید و مردم ماه نو جویان

5. مه عید و شب قدری که می گویند آن و این

6. دل ما بافت در ابروی و زلف عنبرین مویان

7. صباح عید اگر سوزید عطری مجلس ما را

8. شکر گیرید و عود از زلف و لبهای سمن بویان

9. رقیب ای کاش از ناگه چو ماه روزه میشد گم

10. که من بی رو ستائی عید می کردم بدلجویان

11. نماز عید خواهم کرد هین ساقی بیار آبی

12. برای آب دست من بر ابریق قدح شویان

13. کسان شاد از مه عبد و کمال از بار به منظر

14. همه مشتاق روی ماه و او مشتاق مهروبان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی
* سرو می خواست به پابوس تو آید چون آب
* لیکن از جو نتوانست به یک پا بگذشت
شعر کامل
کمال خجندی
* سرشکم آمد و عیبم بگفت روی به روی
* شکایت از که کنم خانگیست غمازم
شعر کامل
حافظ