کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 892

1. ای دلاویزتر از رشته جان کا کل تو

2. برده سوی تو دلم موی کشان کاکل تو

3. سنبل غالیه سایست چو صبا شانه زده

4. شده بر خرمن گل مشک فشان کا کل تو

5. داده از کار فرو بستة من موی بموی

6. خبر آن طرة دلبند و نشان کاکل تو

7. همچو شمشاد که از باد به پیچ افتد و تاب

8. در تو پیچیده و افتاده چنان کاکل تو

9. گر بسازند گل از غالیه و آب حیات

10. هم نشابد که بشویند به آن کاکل تو

11. عود خوش بو بود و مشک ولیکن ز همه

12. بر سر آمد چو بر آمد ز میان کاکل تو

13. دل که دزدید سر زلف تو از دست کمال

14. برده و در زیر کله کرد نهان کاکل تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شکوفه با ثمر هرگز نگردد جمع در یک جا
* محال است این که با هم نعمت و دندان شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
* که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
شعر کامل
حافظ
* عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
* کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
شعر کامل
حافظ