کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 906

1. گر تیر کشی از طرف غمزة جادو

2. صد آه کشد از جگر سوخته آهو

3. خونم چو شود ریخته مستی کند آن چشم

4. از ریخته ذوق است و طرب در سر هندو

5. صد حسن به آن رخ تو به یک دفعه فروشی

6. مه رفت به میزان که فرو شد به ترازو

7. زان چشم دل گمشده پرسیدم و زآن خال

8. خاک تو نشان داد به لب چشم به ابرو

9. گفتم به درختان که قد بار کدام است

10. هر لحظه در آینده در زلف تو به زانو

11. بشگفت کمال از تو بهر جا گل معنی

12. مرغی ز سر سرو بزد بانگ که کو کو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من
* تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کجا سر پنجۀ من شانۀ زلف تو خواهد شد؟
* که این دولت نصیب بخت شمشاد است می دانم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* صاف چون آیینه می باید شدن با خوب و زشت
* هیچ چیز از هیچ کس در دل نمی باید گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی