کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 926

1. ای مردم در چشمم مثل رخت ندیده

2. لیکن جمال خوبت رشک فرشته دیده

3. گفتی بروی چشمت خواهم قدم نهادن

4. گفتی ولی نکردی یک روی مانده دیده

5. با عارض تو زلفت کرده دراز دستی

6. بارب بود که بینم دست ورا بریده

7. دی از چمن نگارم چون شاخ گل برآمد

8. تا با خودم آمدم من عقلم ز سر پریده

9. همچون کمال بیدل مردم ز اشتبافت

10. نا ذکر تو بگفته تا نام نر شنیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی را که همت بلند اوفتد
* مرادش کم اندر کمند اوفتد
شعر کامل
سعدی
* خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید
* آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* تو گفتی نه شب بود پیدا نه روز
* نهان گشت خورشید گیتی‌فروز
شعر کامل
فردوسی