کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 971

1. ای دل این بیچارگی و مستمندی تا یکی

2. چون نداری روی درمان دردمندی تابکی

3. بر دل پرخون من بگریست امشب چشم جام

4. شمع مجلس را بگو کاین هرزه خندی تابکی

5. از هواداران ما و تو چو مستغنی است یار

6. ای رقیب این چاپلوسی و لوندی تابکی

7. پیش قد بارهای سرو سهی شرمی بدار

8. در چمن با پای چوبین سر بلندی تابکی

9. با تو خود را کرد مانندی گل از باد هوا

10. گفت در رویش صبا کاین خود پسندی تابکی

11. غمزه جادویت از ما چند پوشاند نظر

12. عالمی کردی مسخر چشم بندی تابکی

13. گونیم هردم که بیرون شو کمال از شهر ما

14. این سمرقندی گریهای خجندی تابکی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل از نسرین همی‌پرسد که چون بودی در این غربت
* همی‌گوید خوشم زیرا خوشی‌ها زان دیار آمد
شعر کامل
مولوی
* چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را
* چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را
شعر کامل
سعدی
* هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی
* ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی
شعر کامل
سعدی