کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 989

1. بر سر راه طلب بافت گدانی گهری

2. یعنی از اهل دلی بیسرو پائی نظری

3. دی رسید از حرم وصل خطابیم بگوش

4. حلقه ای گر بزنی بر تو گشایند دری

5. دل که بر وی گذری می کند اندیشه غیر

6. نه دل است آه به حقیقت که بود رهگذری

7. دیده و دل دو حریمند که در هر دو حریم

8. جز خیال رخ او بار نیابد دگری

9. بی عنایت بسوی دوست قدم تا ننهی

10. که بجانی نرسی جز به چنین راهبری

11. یارب آن جان که جهان گمشده اوست کجاست

12. که ازو نی خبری بافت کسی نی اثری

13. با خبر نیست ازو میچکس الآ چو کمال

14. بیخودی دل شده ای از دو جهان بیخبری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این مرا بس که ز وصل صنمی لاله عذار
* شب‌ و روز و مه‌ و سالم همه فروردینست
شعر کامل
قاآنی
* سر زلف تو نباشد، سر زلف دیگر
* از برای دل ما قحط پریشانی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* برو ای نرگس رعنا، تو به این چشم مناز
* ناز را چشم سیه باید و مژگان دراز
شعر کامل
هلالی جغتایی