کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 138

1. مرا دلیست هوس خانۀ غم آبادی

2. که گر بدور فتادی مرا به افتادی

3. طرب نکوهی، انده کشی، غم اندوزی

4. ز کار عیش پشیمان، بدرد دل شادی

5. درو بهر سر مویی نهفته درد دلی

6. درو بهر سر انگشت، خار بیداری

7. بسان شعلۀ انگشت هر نفس که زنم

8. برو چنان که بر آتش براوفتد بادی

9. تنم ز خون جگر گشته بود مالامال

10. اگر نه نایژةۀ خون ز دیده بگشادی

11. بدام خوبان صد ره فتاد و بیرون جست

12. ولی فتاد ازین ره بدست استادی

13. بدین صفت که منم یار ار بدانستی

14. به پرسش ار نشدی رنجه، کس فرستادی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خرقه زهد و جام می گر چه نه درخور همند
* این همه نقش می‌زنم از جهت رضای تو
شعر کامل
حافظ
* یار با ما بی‌وفایی می‌کند
* بی‌گناه از من جدایی می‌کند
شعر کامل
سعدی
* گفت اگر بر آستانم آب خواهی زد ز اشک
* هم به مژگانت بروب آن خاک در گفتم بچشم
شعر کامل
کمال خجندی