کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 78

1. درد دل از حد گذشت و یار نداند

2. دل همه غم گشت و غمگسار نداند

3. شد ز ضعیفی تنم چنان که گر او را

4. گیری صد بار در کنار نداند

5. جان دهمش پای مزد تا ببرد دل

6. آری همه کس درین شمار نداند

7. ماه رخا! با لب تو جان رهی را

8. هست حدیثی که راز دار نداند

9. با همه کس خیره داد دست به پیوند

10. قدر خود آوخ که آن نگار نداند

11. خواهم کآنرا بگوش تو برسانم

12. لیک بشرطی که گوشوار نداند

13. چشم تو کی غم خورد بحال دل من؟

14. کو همه جز مستی و خمار نداند

15. جورز خوبان توان ببرد و لیکن

16. غمزۀ مست تو حدّ کار نداند

17. خسته دلم را چو آرزوی تو خیزد

18. چاره بجز صبرو انتظار نداند

19. آنچه تو دانی ز گونه گونه جفاها

20. نیک بدآنست که روزگار نداند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر ابر بهاران گردد آه گریه آلودم
* به جای سبزه فریاد از دل هر دانه برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* عشق چو دل را به سوی خویش خواند
* دل ز همه خلق رمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
* بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
شعر کامل
حافظ