کمال‌الدین اسماعیل_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 88

1. از گلبن زمانه مرا بهره خار بود

2. وزجانم روزگار نصیبم خمار بود

3. اکنون چه راحتست درین دور زندگی

4. چون شد بهر زه آنچه ز عمر اختیار بود؟

5. از حادثات دهر و جفاهای روزگار

6. خود هیچ بود آنچه مرا در شمار بود

7. بر بود هر چه مایۀ من بود روزگار

8. وان مایه خود چو درنگری روزگار بود

9. تنها نه روزگار بعهد استوار نیست

10. من خود ندیدم آنکه بعهد استوار بود

11. بر خاطر منست و فرامش نکرده ام

12. آن عهد خوشدلی که مرا یاریار بود

13. هم آبروی بود مراهم هوای دل

14. وان آب و آن هوای خوشم سازگار بود

15. جان از میان حادثه آورده بر کنار

16. وان آرزو که بود مرا در کنار بود

17. از جام باده عیش مرا بود روشنی

18. وز روی دوست کار دلم چون نگار بود

19. بختم بطبع خوش همه در پیش می نهاد

20. آن چیز را که طبع منش خواستار بود

21. ور بر خلاف رسم غمی روی می نمود

22. زانم غمی نبود چو با غمگسار بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن مه به جانب سفر آهنگ می کند
* صحرا و شهر بر دل ما تنگ می کند
شعر کامل
جامی
* دلم هر لحظه از داغی به داغ دیگر آویزد
* چو بیماری که گرداند ز تاب درد بالین را
شعر کامل
صائب تبریزی
* مشو زنهار ایمن از خمار باده عشرت
* که دارد خنده گل گریه تلخ گلاب از پی
شعر کامل
صائب تبریزی