خاقانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 373

1. مرا تا جان بود جانان تو باشی

2. ز جان خوش‌تر چه باشد آن تو باشی

3. دل دل هم تو بودی تا به امروز

4. وزین پس نیز جان جان تو باشی

5. به هر زخمی مرا مرهم تو سازی

6. به هر دردی مرا درمان تو باشی

7. بده فرمان به هر موجب که خواهی

8. که تا باشم، مرا سلطان تو باشی

9. اگر گیرم شمار کفر و ایمان

10. نخستین حرف سر دیوان تو باشی

11. به دین و کفر مفریبم کز این پس

12. مرا هم کفر و هم ایمان تو باشی

13. ز خاقانی مزن دم چون تو آئی

14. چه خاقانی که خود خاقان تو باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باور مکن که صورت او عقل من ببرد
* عقل من آن ببرد که صورت نگار اوست
شعر کامل
سعدی
* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی
* به مبارکی و شادی چو نگار من درآید
* بنشین نظاره می‌کن تو عجایب خدا را
شعر کامل
مولوی