خاقانی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 213 - مطلع سوم

1. دوش که صبح چاک زد صدرهٔ چرخ عنبری

2. خضر درآمد از درم صبح‌وش از منوری

3. شعبهٔ برق و روز نو، غرتش از مبارکی

4. قلهٔ برف و صبح‌دم، شیبتش از معطری

5. بیضهٔ مهر احمدی، جبهتش از گشادگی

6. روضهٔ قدس عیسوی، نکهتش از معنبری

7. دست و عصاش موسوی، رکوه پرآب زندگی

8. گرم روان عشق را، کرده به چشمه رهبری

9. مه قدم و فلک ردا، وز تف آفتاب و ره

10. چهره چو ماه منخسف، یافته رنگ اسمری

11. دید مرا گرفته لب، آتش پارسی ز تب

12. نطق من آب تازیان برده به نکتهٔ دری

13. گفت چه طرفه طالعی، کز درخانهٔ ششم

14. مهره به کف به هفت حال، این همه در مششدری

15. در یرقان چو نرگسی، در خفقان چو لاله‌ای

16. نرگس چاک جامه‌ای، لالهٔ خاک بستری

17. حلقهٔ آن بریشمی کز بر چنگ برکشند

18. از پی آن چو ماه نو زار و نزار و لاغری

19. چند نشانهٔ غرض، بودن و بی‌نشان شدن

20. جوهر نور نیستی، سایهٔ نور جوهری

21. مثل عطاردی چرا، چون مه نو نه مقبلی

22. طالع تو اسد چرا، چون سرطان به مدبری

23. کعبهٔ آسمان حرم صدر شهنشه است و بس

24. خاص کبوترش توئی ار همه نسر طائری

25. گر ز حجاز کعبه را رخصت آمدن بود

26. در حرم خدایگان کعبه کند مجاوری

27. سایهٔ ذو الجلال بین وز فلک این ندا شنو

28. اینت مجاهد هدی، اینت مظفر فری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بامداد آن لعبت خوش لب ز بهر بوی خوش
* چون گلاب پارسی بر زلف مشک‌آگین زند
شعر کامل
امیر معزی
* همت طلب از باطن پیران سحرخیز
* زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی