خاقانی_دیوانقصیده ها (فهرست)

شمارهٔ 65 - مطلع دوم

1. گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشانده‌اند

2. زر و سر بر عشوهٔ آن عشوه‌دان افشانده‌اند

3. بر امیدی کز شکر سازد لبش تسکین جان

4. هم گلاب از دیده و هم ناردان افشانده‌اند

5. آسمان پل بر سر آن خاکیان خواهد شکست

6. کاب روی اندر ره آن دلستان افشانده‌اند

7. کم ز مرغ نامه آور نیست نزد بیدلان

8. یاسج ترکان غمزه‌ش کز کمان افشانده‌اند

9. سوزن عیسی میانش رشتهٔ مریم لبش

10. رومیان زین رشک زنار از میان افشانده‌اند

11. عشق بازان رخش خاقانی آسا عقل و جان

12. پیش تخت بوالمظفر اخستان افشانده‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کمال کامرانی در محبت چیست می‌دانی
* بتی را پادشاهی دادن و خود را گدا کردن
شعر کامل
فروغی بسطامی
* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* کدام بلبل آتش نفس به باغ آمد؟
* که خون مرده دلان جوش ارغوان برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی