خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 367

1. این چه نامه‌ست که از کشور یار آوردند

2. وین چه نافه‌ست که از سوی تتار آوردند

3. مژدهٔ یوسف گمگشته بکنعان بردند

4. خبر یار سفر کرده به یار آوردند

5. دوستانرا ز غم دوست امان بخشیدند

6. بوستانرا گل صد برگ ببار آوردند

7. بیدل غمزده را مژدهٔ دلبر دادند

8. بلبل دلشده را بوی بهار آوردند

9. نسخه‌ئی از پی تعویذ دل سوختگان

10. از سواد خط آن لاله عذار آوردند

11. نوش داروئی از آن لب که روان زنده ازوست

12. بمن خسته مجروح نزار آوردند

13. از خم سلسلهٔ طره لیلی تابی

14. از برای دل مجنون فگار آوردند

15. بزم شوریده دلان را ز پی نقل صبوح

16. شکری از لب شیرین نگار آوردند

17. می فروشان عقیق لب او خواجو را

18. قدحی می ز پی دفع خمار آوردند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غبار راه راهگذارت کجاست تا حافظ
* به یادگار نسیم صبا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست
* شبنم به روی گل به امانت نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی