خواجوی کرمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 87

1. گر از جور جانان ننالی رواست

2. که دردی که از دوست باشد دواست

3. چه بویست کارام دل می‌برد

4. مگر بوی زلف دلارام ماست

5. عجب دارم از جعد مشکین او

6. که با اوست دایم پریشان چراست

7. نه تنها بدامش نهم پای بند

8. بهر تار مویش دلی مبتلاست

9. تو گوئی که صد فتنه بیدار شد

10. چو جادویش از خواب مستی بخاست

11. بتابیش ازین قصد آزار من

12. مکن زانک هر نیک و بد را جزاست

13. گدائی چو خواجو چه قدرش بود

14. که درخیل خوبان سلیمان گداست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای جویبار راستی از جوی یار ماستی
* بر سینه‌ها سیناستی بر جان‌هایی جان فزا
شعر کامل
مولوی
* سر و زر و دل و جانم فدای آن یاری
* که حق صحبت مهر و وفا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* گفتا چه عزم داری گفتم وفا و یاری
* گفتا ز من چه خواهی گفتم که لطف عامت
شعر کامل
مولوی