مسعود سعد سلمان_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 10

1. ای سلسله مشک فکنده به قمر بر

2. خندیده لب پر شکر تو به شکر بر

3. چون قامت تو نیست سهی سرو خرامان

4. چون چهره تو نیست گل لعل به بر بر

5. تا تو کمری بستی باریک میان را

6. گویی که عیان بستی ویحک به خبر بر

7. مانا که رخم زرین کردی ز فراقت

8. کردی ز رخم طرف و نشاندی به کمر بر

9. چندان غم و اندوه فراز آمده در دل

10. کاندوده شده انده و غم یک بدگر بر

11. دل شد سپر جان ز نهیب مژه تو

12. تا چون مژه زخمی زند آخر به جگر بر

13. جان و تن بیچاره درمانده نمانند

14. گر زخم جگردوز تو آمد به جگر بر

15. تا هجر نشسته ست به نزدیک تو ساکن

16. این وصل سراسیمه بماند دست به در بر

17. بر تو گذرم روی بتابی همی از من

18. گویی که ندیدی تو مرا جز به گذر بر

19. من بر تو همی هر چه کنم دست نیابم

20. ای رشک قمر دست که باید به قمر بر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی
* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد
* بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم
شعر کامل
حافظ