محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 207

1. کمان ناز به زه نازنین سوار من آمد

2. شکار دوست بت آدمی شکار من آمد

3. جهان دل و جان می‌رود به باد که دیگر

4. جهان بهم زده سلطان کامکار من آمد

5. چو افتاب که از ابر ناگهان بدر آید

6. سوار رخش برون رانده از غبار من آمد

7. شد آرمیده سوار سمند و آخر جولان

8. فکنده زلزله در جان بی‌قرار من آمد

9. سترده داد بلاکار زاریان بلا را

10. به لشگر عجبی وقت کارزار من آمد

11. ز پیش راه مرو محتشم که بهر عذابت

12. سر از خمار گران مست پر خمار من آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بال پروانه اگر پاس ادب را می داشت
* شمع پیراهن فانوس چرا می پوشید؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو خورشیدست پیدا راز عشق از سینه عاشق
* نباشد نامه پیچیده، صحرای قیامت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل از من برد و روی از من نهان کرد
* خدا را با که این بازی توان کرد
شعر کامل
حافظ