محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 222

1. آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند

2. دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند

3. می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت

4. مست باز آید و غوغا کند و درشکند

5. دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز

6. مگرش دست شود رنجه و خنجر شکند

7. سگ آن مست غرورم که نگه داند راه

8. شحنه را بر سر بازار اگر سر شکند

9. زده‌ام دوش به جرات در قصری کانجا

10. حاجب از جرم سجودی سر قیصر شکند

11. مو بر اندام شود راست مه یک شبه را

12. افتاب من اگر طرف کله برشکند

13. محتشم باده ده از خون منش کان خونخوار

14. نیست مستی که خمار از می دیگر شکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
* وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
شعر کامل
حافظ
* عود جان در مجمر دل می نهم بر آتشی
* گرمی دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی
* بی پرده نقش صورت شیرین نگاشته است
* تا انتقام عشق چه با کوهکن کند
شعر کامل
صائب تبریزی