لینک اشتراک گذاری
کپی شد
محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 382

1. صدامید از تو داشتم در دل

2. ده که از صد یکی نشد حاصل

3. دارم ای گل شکایت بسیار

4. گفتن آن حکایت مشکل

5. شمع حسنت فروغ هر مجلس

6. ماه رویت چراغ هر محفل

7. لاله‌رویان ز ساغر خوبی

8. همه سرخوش تو مست لایعقل

9. مست و خنجر کشی و بی‌پروا

10. شوخ و عاشق کشی و سنگین دل

11. در هلاکم چه میکنی تعجیل

12. ای طفیل تو عمر مستعجل

13. پیش پایت نهم سر تسلیم

14. تا به دست خودم کنی بسمل

15. از رقیبان خود مباش ایمن

16. وز اسیران خود مشو غافل

17. ای به زلفت هزار دل در بند

18. وی به قدت هزار جان مایل

19. محتشم داد جان به مهر و وفا

20. تو همان بی‌وفا و مهر گسل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی
* تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی
شعر کامل
سنایی