محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 401

1. ز کج بینی به زلفت نسبت چین ختن کردم

2. غلط بود آن چه من دیدم خطا بود آن چه من کردم

3. اگر از محنت غربت بمیرم جای آن دارد

4. که بهر چون تو بدخوئی چرا ترک وطن کردم

5. اگر از تربتم بوی وفا ناید عجب نبود

6. که خاک پای آن بدمهر را عطر کفن کردم

7. چو گوی از غم به سر می‌غلطم و بر خاک می‌گردم

8. که خود را از چه سرگردان آن سیمین بد نکردم

9. به زور غصه‌ام کشت آن که عمری از برای او

10. گرفتم کوه غم از پیش و کار کوهکن کردم

11. تواکنون گر دلی داری به سر کن محتشم با او

12. که من خود ترک آن سنگین دل پیمان‌شکن کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* باد گیسوی درختان چمن شانه کند
* بوی نسرین و قرنفل بدمد در اقطار
شعر کامل
سعدی
* سر مرد جنگی خرد نسپرد
* که هرگز نیامیخت کین با خرد
شعر کامل
فردوسی
* باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد
* گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی
شعر کامل
حافظ