محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 491

1. چو می‌خواهد که نامم نشنود بیگانه رای من

2. ازو بیگانه بادا هرکه باشد آشنای من

3. ز رغم من به نوعی مدعی را کام می‌بخشی

4. که می‌خواهد باخلاص از خدای من بقای من

5. بکش گر درخور بخشش نیم تا کی روا داری

6. به بدخواه از پی درخواه جز می التجای من

7. چو فرمائی که خاصانت به بزم آرند یاران را

8. به حاجب هم به جنبان گوشهٔ چشمی برای من

9. ز قرب یار ننهادم ز جای خود قدم بالا

10. چها در سر گرفتی غیر اگر بودی به جای من

11. به تشریف غلامی گر بلند آوازه‌ام سازی

12. زند بر بام چرخ ایام کوس کبریای من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز اوقات گرامی آنچه صرف عشق می گردد
* به دیوان قیامت در حساب زندگی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* از امروز کاری بفردا ممان
* که داند که فردا چه گردد زمان
شعر کامل
فردوسی
* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ