محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 502

1. جانا مران رخش جفا بر خاکساران بیش از این

2. زاری ببین خواری مکن با بردباران بیش از این

3. کردم نگاهی آرزو و آن هم نکردی از جفا

4. دارند چشم ای بی‌وفا یاران ز یاران بیش از این

5. دل کرده ساز ای نوش لب در وعده قانونی عجب

6. گرمی مکش آتش مزن در خامکاران بیش از این

7. بر گرد رنگی گشت جان ز آب دم تیغت ولی

8. زان ابرتر می‌داشت دل امیدباران بیش از این

9. ای از ازل بر آتشست ساکن سپند جان ما

10. تسکین مجو تمکین مخواه از بی‌قراران بیش از این

11. تازان به جولانگه درا کز ناز بر اهل وفا

12. توسن نتازند از جفا رعنا سواران بیش از این

13. هردم به بزم ای محتشم ساقی کشانت می‌کشد

14. باشند در قید ورع پرهزگاران بیش از این


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست
* در میان این و آن فرصت شمار امروز را
شعر کامل
سعدی
* بهار آمد بهار آمد بهار خوش عذار آمد
* خوش و سرسبز شد عالم اوان لاله زار آمد
شعر کامل
مولوی
* کله ترگ و شمشیر جام منست
* به بازو خم خام دام منست
شعر کامل
فردوسی