محتشم کاشانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 587

1. محتشم چون عمر صرف خدمت وی میکنی

2. پادشاهی گر نکردی این زمان کی میکنی

3. توسن عمر آن جهان‌پیما ستور باد پا

4. یک جهان طی می‌کند چون بادپاهی میکنی

5. سختی راه محبت را دلیل این بس که تو

6. در نخستین منزلی هرچند ره طی میکنی

7. ساقیا بر ساحل غم مانده‌ام وقتست اگر

8. کشیت ساغر روان در قلزم می میکنی

9. سنبل از تاب جمالت می‌نشیند در عرق

10. زلف را هرگه نقاب روی پر خوی میکنی

11. آهوان در پایت ای مجنون از آن سر می‌نهند

12. کاشنائی با سگ لیلی پیاپی میکنی

13. گفته بودی می‌کنم با محتشم روزی وفا

14. شاه خوبان وعده کردی و وفا کی می‌کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
* یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* گذشت بر من مسکین و با رقیبان گفت
* دریغ حافظ مسکین من چه جانی داد
شعر کامل
حافظ
* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی