مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2392

1. ای کهربای عشقت دل را به خود کشیده

2. دل رفته ما پی دل چون بی‌دلان دویده

3. دزدیده دل ز حسنت از عشق جامه واری

4. تا شحنه فراقت دستان دل بریده

5. از بس شکر که جانم از مصر عشق خورده

6. نی را ز ناله من در جان شکر دمیده

7. در سایه‌های عشقت ای خوش همای عرشی

8. هر لحظه باز جان‌ها تا عرش برپریده

9. ای شاد مرغزاری کان جاست ورد و نسرین

10. از آب عشق رسته وین آهوان چریده

11. دیده ندیده خود را و اکنون ز آینه تو

12. هر دیده خویشتن را در آینه بدیده

13. سرنای دولت تو ای شمس حق تبریز

14. گوش رباب جانی برتافته شنیده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خون شد دلم به یاد تو هر گه که در چمن
* بند قبای غنچه گل می‌گشاد باد
شعر کامل
حافظ
* هیچ قفلی نیست در بازار امکان بی کلید
* بستگی ها را گشایش از در دلها طلب
شعر کامل
صائب تبریزی
* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی