مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3108

1. به دست هجر تو زارم تو نیز می‌دانی

2. طمع به وصل تو دارم، تو نیز می‌دانی

3. چو در دل آمد عشق تو و قرار گرفت

4. نماند صبر و قرارم، تو نیز می‌دانی

5. نهفته شد گل، و بلبل پرید از چمنم

6. بدرد خستهٔ خارم، تو نیز می‌دانی

7. به ناله باز سپیدم، بسان فاخته شد

8. به کوهسار چو سارم، تو نیز می‌دانی

9. انار بودم خندان، بران عقیق لبت

10. کنون چو شعلهٔ نارم، تو نیز می‌دانی

11. انار عشق تو بودست شمس تبریزی

12. که برد بر سردارم، تو نیز می‌دانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس که گشته ام از فکر آن میان باریک
* زشرم مردم باریک بین نهان شده ام
شعر کامل
جامی
* چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
* که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی