مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 366

1. دود دل ما نشان سوداست

2. وان دود که از دلست پیداست

3. هر موج که می‌زند دل از خون

4. آن دل نبود مگر که دریاست

5. بیگانه شدند آشنایان

6. دل نیز به دشمنی چه برخاست

7. هر سوی که عشق رخت بنهاد

8. هر جا که ملامت‌ست آن جاست

9. ما نگریزیم از این ملامت

10. زیرا که قدیم خانه ماست

11. در عشق حسد برند شاهان

12. زان روی که عشق شمع دل‌هاست

13. پا بر سر چرخ هفتمین نه

14. کاین عشق به حجره‌های بالاست

15. هشیار مباش زان که هشیار

16. در مجلس عشق سخت رسواست

17. میری مطلب که میر مجلس

18. گر چشم ببسته‌ست بیناست

19. این عشق هنوز زیر چادر

20. این گرد سیاه بین که برخاست

21. هر چند که زیر هفت پرده‌ست

22. پیداست که سخت خوب و زیباست

23. شب خیز کنید ای حریفان

24. شمعست و شراب و یار تنهاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر شبنمی در این ره صد بحر آتشین است
* دردا که این معما شرح و بیان ندارد
شعر کامل
حافظ
* تابر آمد جامهای سرخ مل بر شاخ گل
* پنجه های دست مردم سر فرو کرد از چنار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی
* شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد
شعر کامل
سعدی