مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 516

1. بازرسیدیم ز میخانه مست

2. بازرهیدیم ز بالا و پست

3. جمله مستان خوش و رقصان شدند

4. دست زنید ای صنمان دست دست

5. ماهی و دریا همه مستی کنند

6. چونک سر زلف تو افتاده شست

7. زیر و زبر گشت خرابات ما

8. خنب نگون گشت و قرابه شکست

9. پیر خرابات چو آن شور دید

10. بر سر بام آمد و از بام جست

11. جوش برآورد یکی می کز او

12. هست شود نیست شود نیست هست

13. شیشه چو بشکست و به هر سوی ریخت

14. چند کف پای حریفان که خست

15. آن که سر از پای نداند کجاست

16. مست فتادست به کوی الست

17. باده پرستان همه در عشرتند

18. تنتن تنتن شنو ای تن پرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خوشا در مجلس روحانیان گاه صبوح
* دلنوازان عود سوز و پرده سازان عود ساز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی
* دعاهای سحر گویند می‌دارد اثر آری
* اثر می‌دارد اما کی شب عاشق سحر دارد
شعر کامل
وحشی بافقی