مولوی_مثنوی معنویدفتر پنجم (فهرست)

شماره 6 - نواختن مصطفی علیه‌السلام آن عرب مهمان را و تسکین دادن او را از اضطراب و گریه و نوحه کی بر خود می‌کرد در خجالت و ندامت و آتش نومیدی

1. این سخن پایان ندارد آن عرب

2. ماند از الطاف آن شه در عجب

3. خواست دیوانه شدن عقلش رمید

4. دست عقل مصطفی بازش کشید

5. گفت این سو آ بیامد آنچنان

6. که کسی برخیزد از خواب گران

7. گفت این سو آ مکن هین با خود آ

8. که ازین سو هست با تو کارها

9. آب بر رو زد در آمد در سخن

10. کای شهید حق شهادت عرضه کن

11. تا گواهی بدهم و بیرون شوم

12. سیرم از هستی در آن هامون شوم

13. ما درین دهلیز قاضی قضا

14. بهر دعوی الستیم و بلی

15. که بلی گفتیم و آن را ز امتحان

16. فعل و قول ما شهودست و بیان

17. از چه در دهلیز قاضی ای گواه

18. حبس باشی ده شهادت از پگاه

19. زان بخواندندت بدین‌جا تا که تو

20. آن گواهی بدهی و ناری عتو

21. از لجاج خویشتن بنشسته‌ای

22. اندرین تنگی کف و لب بسته‌ای

23. تا بندهی آن گواهی ای شهید

24. تو ازین دهلیز کی خواهی رهید

25. یک زمان کارست بگزار و بتاز

26. کار کوته را مکن بر خود دراز

27. خواه در صد سال خواهی یک زمان

28. این امانت واگزار و وا رهان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
* در حریم او ره گفت و شنودی داشتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ترکی ‌که همی بر سمن از مشک نشان ‌کرد
* یک باره سمن برگ به شمشاد نهان‌کرد
شعر کامل
امیر معزی
* ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
* با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
شعر کامل
حافظ