مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 39 - داستان آن درویش کی آن گیلانی را دعا کرد کی خدا ترا به سلامت به خان و مان باز رساناد

1. گفت یک روزی به خواجهٔ گیلیی

2. نان پرستی نر گدا زنبیلیی

3. چون ستد زو نان بگفت ای مستعان

4. خوش به خان و مان خود بازش رسان

5. گفت خان ار آنست که من دیده‌ام

6. حق ترا آنجا رساند ای دژم

7. هر محدث را خسان باذل کنند

8. حرفش ار عالی بود نازل کنند

9. زانک قدر مستمع آید نبا

10. بر قد خواجه برد درزی قبا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسم ترنجست که در روزگار
* پیش دهد میوه پس آرد بهار
شعر کامل
نظامی
* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* خود هنوزت پسته خندان عقیقین نقطه‌ایست
* باش تا گردش قضا پرگار مینایی کشد
شعر کامل
سعدی