ناصرخسرو_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 87

1. از بهر چه این خر رمه بی‌بند و فسارند؟

2. یک ذره نسنجند اگر بیست هزارند

3. گفتن نتوانند، چو گوئی ننیوشند

4. کز خمر جهالت همه سر پر ز خمارند

5. ارز سخن خوب خردمندان دانند

6. کز خاطر خود ریگ بیابان بشمارند

7. مشک است سخن نافهٔ او خاطر دانا

8. معنی بود آن مشک که از نافه برآرند

9. مر جاهل را نبود اندازهٔ عالم

10. صد مرغ یله قیمت یک باز ندارند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
* مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی
* عاشقانی که باخبر میرند
* پیش معشوق چون شکر میرند
شعر کامل
مولوی