نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1217

1. ترا خود نیست راه و رسمِ یاری

2. که یاران را معطّل می گذاری

3. چرا بر هیچ بی دل رحمتی نیست

4. چه دل داری مگر خود دل نداری

5. قدم سهل است بر دنیا نهادن

6. اگر با ما به یاری سر درآری

7. چنانم در میانِ جان نشستی

8. که پندارم همه شب در کناری

9. به زور و زر ندارم با تو دستی

10. مگر دستی برآرم هم به زاری

11. بدان ای دوست قدرِ دوست امروز

12. چنین منگر عزیزان را به خواری

13. چه سود آن گه که یاد آری به حسرت

14. که افسوس از تو ای مسکین نزاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* ز اخوان راضیم تا دیدم انصاف خریداران
* گوارا کرد بر من چاه را از قیمت افتادن
شعر کامل
صائب تبریزی
* دی شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسید
* جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسید
شعر کامل
مولوی