نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1391

1. در باغ چنین سروی کی خاست به رعنایی

2. بر چرخ چنین ماهی کی تافت به زیبایی

3. گر باده کنی در سر بر سینه زنی آتش

4. ور بوسه دهی بر لب در فتنه بیفزایی

5. حسنِ تو به هم برزد بنیادِ خردمندان

6. عشق تو فرود آمد برخاست شکیبایی

7. در کار کشی ما را وز غم بکشی ما را

8. تا کی ز جفا کاری تا چند ز خود رایی

9. نه دوستی نه دشمن نه بی من و نه با من

10. بر یک سخن ای دَه دل یک روز نمی پایی

11. از من دل و دین بردی سهل است غمِ دنیا

12. از جان رمقی باقی مانده ست چه فرمایی

13. بی چاره نزاری شد در پای غمت کُشته

14. ای بی غمِ بی رحمت بر کَس بنبخشایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی
* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* مرا بر هر زمین کز دیده اشک لاله گون آید
* دمد زآنجا گُل حسرت وز آن گُل بوی خون آید
شعر کامل
جامی