نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 373

1. جانا دلی چه سوزی کان هست جای گاهت

2. ماها تنی چه کاهی کان هست در پناهت

3. با دیده ی پر آبم با سینه ی پر آتش

4. زآن سینه ی سپیدت زآن دیده ی سیاههت

5. هر روز بامدادان کایی برون ز خانه

6. باشند صد هزاران بی دل گرفته راهت

7. زان پس که با تو بودم بی گاه و گاه گشتم

8. راضی بدان که بینم در راه گاه گاهت

9. در محنت درازم زآن گیسوی درازت

10. با قامت دوتاهم ز آن ابروی دو تاهت

11. چون سرو خشک زارم چون ماه نو نزارم

12. ز آن قد هم چو سروت ز آن روی هم چو ماهت

13. رنجی ست عاقلان را هاروت جرم کارت

14. گنجی است عاشقان را یاقوت عذر خواهت

15. ناهید خیره گردد وقت سماع دورت

16. خورسید سجده آرد پیش جمال و جاهت

17. پوشی سلاح کینم سازی سپاه جنگم

18. هر ساعتی روا نیست اندیشه سال و ماهت

19. آگه نه ای که باشد در کین و جنگ بر من

20. چشم دژم سلاحت زلف به خم سپاهت

21. سوزان شود نزاری از عشق تو هر آن گه

22. کاراسته ببیند در بزم پادشاهت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
* که اختیار من از دست رفت و تیر از شست
شعر کامل
سعدی
* بود از موی سفید امید بیداری مرا
* بالش پرگشت آن هم بهر خواب غفلتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* رز به اندک روزگاری بر سر آمد از چنار
* هر سبکدستی عنان تاک نتواند گرفت
شعر کامل
صائب تبریزی