نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 62

1. جام پر جان کن بیاور ساقیا

2. بین که می گردد سرم چون آسیا

3. طبع را اکسیر می پر می کنم

4. می کنم حاصل از او این کیمیا

5. هم بدین اکسیر حاصل می شود

6. کیمیای معنوی از اسخیا

7. شرب من ام الخبائث کی بود

8. من به پاکی می خورم با ازکیا

9. راستی را هم حرام و هم پلید

10. هست و شد بر بی ثبات و بی حیا

11. بنگ را قومی به جای می خورند

12. ظلمت شب را چه نسبت به ضیا

13. آری آری هست آنجا نکته یی

14. بیخ حیوانات باشد در گیا

15. سود کی باشد کشیدن در بصر

16. خاک کر در همچو گرد توتیا

17. گر کسی را ناخوش آید باک نیست

18. راست می گوید نزاری بی ریا

19. منکران از جهل نشناسند باز

20. اطلس و نخ از حریر و بوریا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر طلب می کنند از دل شیدا
* همچو براتی که بر خراب نویسند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* در خرابات مغان نور خدا می‌بینم
* این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* آسوده گر از سنگ شد، از ارّه جدا نیست
* نخلی که درین باغ، ثمر هیچ ندارد
شعر کامل
حزین لاهیجی