نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 654

1. آخر ای دل چیست چندین رستخیز

2. عشق و میدان و تو ای غافل گریز

3. از صراط عاشقان پرهیز کن

4. نیست آنجا جز گذر بر تیغ تیز

5. چارهٔ دیگر نداری جز همین

6. اشک در دامان و می در جام ریز

7. دست در نای صراحی زن به عشق

8. چون مؤذن بانگ بردارد که خیز

9. ای که در بستان جانم شاخ مهر

10. دست در هم داده چون بیخ فریز

11. هم چنان بوی محبت می‌دهد

12. چون شود در گِل عظامم ریزریز

13. بوی خون آید ز خاک مست من

14. ای عجب گر در نشورد خاک نیز

15. ای نزاری هم صبوری ممکن است

16. نه ز اصل اصفهان خیزد حجیز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای هفت گردون مست تو ما مهره‌ای در دست تو
* ای هست ما از هست تو در صد هزاران مرحبا
شعر کامل
مولوی
* ز رشک زلف سیاه توخورد چندان خون
* که نافه هم به جوانی سفید شد مویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد
* که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیده‌ست
شعر کامل
مولوی