نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 99

1. دوستان با جگرِ تشنه رسید آب حیات

2. کوریِ مدّعیان را به محمّد صلوات

3. شکرِ حق را که نمردیم و رسیدیم به کام

4. عاقبت هم اثری روی نمود از دعوات

5. ما به فروسِ ملاقات رسیدیم و حسود

6. تا به جاوید بماناد ولی در درکات

7. حق تعالی به کرم باز به ما در نگرید

8. وز سرِ مرحمت از دستِ بلا داد نجات

9. آن کشیدیم ز ایّام که گر شرح دهیم

10. نیست ممکن که مهندس کند ادراکِ صفات

11. چون دگر بی قدمان دست به هرکس نزدیم

12. عهدِ محکم نشکستیم و نمودیم ثبات

13. کارِ ما با نفسِ باز پسین آمده بود

14. همه دل ها بنهادیم ضرورت به ممات

15. خطِّ تسلیم بدادیم و طمع ببریدیم

16. بارِ دیگر ملک الموت بدل کرد برات

17. اگرت سیم و زری نیست نزاری به نثار

18. سر به شکرانه در انداز و بده جان به زکات

19. هرکسی را طمعی هست ولیکن ما را

20. چه به از دوست که آرند ز غربت سوغات


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیوسته درین باغ، دلم چون گل رعنا
* رویی به بهار و رخ دیگر به خزان داشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* کس نیست که افتاده آن زلف دوتا نیست
* در رهگذر کیست که دامی ز بلا نیست
شعر کامل
حافظ
* کافی است بهر سوختنم یک نگاه گرم
* آتش به جانم از سخن آتشین مزن
شعر کامل
صائب تبریزی