نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 109

1. در خون دیده گشته تنم بسمل تو نیست

2. زین مرحمت ملاف که کارِ دل تو نیست

3. از آبگینه حوصلۀ ما تُنُک تر است

4. صبر از دلی طلب که درو منزلِ تو نیست

5. گویا دوانده ریشه نهال محبّتم

6. می بینم از تو آن چه در آب و گلِ تو نیست

7. زین پیش شیشۀ دل ما هم ز سنگ بود

8. بی نسبت، آشنا دل ما با دلِ تو نیست

9. بی یار مانده روی تو از بیم خوی تو

10. ورنه کدام کس که دلش مایل تو نیست

11. بس جانگداز میگذرد سرگذشت شمع

12. پروانۀ نسوخته در محفلِ تو نیست

13. خون تو را چه قدر نظیری خموش باش

14. این بس که دعوی از طرف قاتلِ تو نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسم ترنجست که در روزگار
* پیش دهد میوه پس آرد بهار
شعر کامل
نظامی
* یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
* می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش
شعر کامل
حافظ
* جهان چون بزاری برآید همی
* بدو نیک روزی سرآید همی
شعر کامل
فردوسی