نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 179

1. هنوز راه نگاهم به بام و در ندهند

2. کبوتری که بیاموختند سر ندهند

3. خراب نرگس سنگین دلان سرمستم

4. که بر طریق نظر مهر را گذر ندهند

5. ز غم به گونۀ زرّین شدم چه چاره کنم

6. قبول صحبت صاحبدلان به زر ندهند

7. ازین گشاده جبینان ثبات عیش مجو

8. که گل دهند به خروار و یک ثمر ندهند

9. به زهر يأس بساز و مجو حلاوت کام

10. دوا چو داروی تلخت کند شکر ندهند

11. ز خوان نعمت دوران رضا به قسمت ده

12. که طعمه یی ز غمت خوشگوارتر ندهند

13. ز درد سوز که بر بستر آب عنّابت

14. بغير تب زدگی و تف جگر ندهند

15. چه یاد جور رفیقان کنم، نصیبم بود

16. که تشنه بر لب جو میرم و خبر ندهند

17. مثال ما لب دریا و حال مستسقی ست

18. دهند شوق ولی رخصت نظر ندهند

19. سزد که مقنعه بر سر کنند آن مردان

20. که تاج عشق بخواهند و ترک سر ندهند

21. ظفر تور است نظیری که محو ذوق شدی

22. به هرکه غوطه به دریا نزد، گهر ندهند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* سخن خویش به بیگانه نمی‌یارم گفت
* گله از دوست به دشمن نه طریق ادب‌ست
شعر کامل
سعدی
* صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت
* ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت
شعر کامل
حافظ