نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 85

1. لخت دل بر جیب و جیبم برکنار افتاده است

2. دست و دل گم گشته تا بازم چکار افتاده است

3. ساز و برگ شادمانی را که می داند کجاست؟

4. درهم اندوه و نشاط روزگار افتاده است

5. خسته دل تر می شوم تا تلخ تر نوشم دوا

6. پند مردم در مذاقم خوشگوار افتاده است

7. از کدورت برنیابم گر صفا دستم کشد

8. تیره روزم بخت با من سازگار افتاده است

9. غصه مرد و غم به ماتم سوخت اکنون هجر را

10. و صد چراغ مرده بر گرد مزار افتاده است

11. ظرف این هنگامه پیدا کن خرابا تست این

12. گردد هر ویرانه صد منصور و دار افتاده است

13. کی نظیری خوار ماند عشق را نسبت قویست

14. یک دو روزی غایتش از اعتبار افتاده است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی
* فرو شوی ای معلّم لوح بیداد
* که یار این حرف پیش از مکتب آموخت
شعر کامل
جامی
* عیبجو دلدادگان را سرزنش ها میکند
* وای اگر با او کند دل آنچه با ما میکند
شعر کامل
رهی معیری