نظیری نیشابوری_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیده شمارۀ 1

1. چندی به غلط بتکده کردیم حرم را

2. وقتست که از کعبه برآریم صنم را

3. بیخ هوس وصل ببرّیم که زشتست

4. خار و خس بیگانه گلستان ارم را

5. ما و در آسودگی مرگ کزین بیش

6. زحمت نتوان داد شفا را و الم را

7. عمریست که همسایۀ بختیم درین کوی

8. یک بار ندیدیم در خانۀ هم را

9. هر دست به پیچاک سر زلف نیرزد

10. انگشت جم ارزنده بود خاتم جم را

11. بسیار دویدیم و به جایی نرسیدیم

12. در خانه نشاندیم دگر بخت دژم را

13. تنهایی این بادیه را شور غریب است

14. مجنون نه سیه خانه شناسد نه حشم را

15. عاشق ز پریشانی خاطر چه نویسد

16. هر روز شماریست سر زلف بخم را

17. تا هست غمی شفقت ایّام به من هست

18. آن نیست که از کم ندهد قسمت کم را

19. دستی ز شکربخشی دوران نبرم پس

20. کز هر بن ناخن نکشم خار ستم را

21. کار سر کلکم نکند نشتر فصّاد

22. خونابه کش زخم درونست الم را

23. تا توبه ام از مذهب و از کیش ندادند

24. در باز نکردند خرابات و حرم را

25. برهم زده ام مسکن و معبد به سراغت

26. کافر به چه حالست که گم کرده صنم را

27. غوّاص که دیدست به بیچارگی من

28. از دست گهر داده و در باخته دم را

29. عشق من و حسن تو قدیمند ولیکن

30. در خدمت تو نام و نشان نیست قدم را

31. در بیع وفای تو من از بس که حریصم

32. ناکشته به بیعانه دهم وجه سلم را

33. مدّی دو سه مخصوص دل ما نکشیدی

34. مخدوم چنین یاد نمودست خدم را؟

35. ما نام خود از حاشیه شستیم کزین بیش

36. مهمان طفیلی نتوان بود قلم را

37. در مدح سپهدار گریزیم که نامش

38. در وزن فزاید چه سخن را چه درم را

39. داد و دهش از خاصیت اسم رحیم است

40. گر جيب عيارست و گر دست کرم را

41. بی یاری این نام به منزل نرسد کس

42. ای ساحل توفان زدگان نام تویم را

43. هرجا كف راد تو سر بدره گشاید

44. بر کیسه بماند گره ارباب همم را

45. در عرض خداوندی تو خواجگی خصم

46. دیریست که کافر نکند سجده صنم را

47. در رهگذر قافيۀ لا نفتادست

48. تا بدرقه كردست سخای تو نعم را

49. جان داروی مهر تو به ملکی که نباشد

50. صحّت به در مرگ نویسند سقم را

51. اختر خبر از غیب دهد حالتش اینست

52. کز سجدۀ تو راست کند پشت بخم را

53. گردون دم از اعجاز زند حکمتش اینست

54. کز دیدن تو بیش کند دولت کم را

55. اسباب جهانبانی تو ساخته گردون

56. از نفع و ضرر داده به تیغت تف و نم را

57. زنجیر غلامیّ تو پرداخته گیتی

58. از عشق و وفا برد به کار آتش و دم را

59. بر دهر ترش گر شودت گوشۀ ابرو

60. حدّت بستاند ز بقم رنگ بقم را

61. دیدند چو حجّاب قضا ملک تو گفتند

62. رفتیم که دروازه ببندیم عدم را

63. بر روی ضعیفان تهی دست گشاده

64. مفتاح سر کلک تو ابواب کرم راه

65. تا مهر تو و کین تو در دل نسرشتند

66. جاری ننمودند به لب مدحت و ذم را

67. انجم سپها گر ز درت گوشه گرفتم

68. برداشتم از سلک خدم کار اهم را

69. در پاس تو یک رو چو دم تیغ نگارم

70. زان بیش که دم شعله کند صبح دو دم را

71. عريان ز هوس ها شدم آن روز که دادم

72. تشریف ز گرد در تو بیت حرم را

73. قصدم همه این بود که در خدمت معبود

74. بر گوشه نهم صحبت مخدوم و خدم را

75. باز از اثر لطف و عطا انس در تو

76. از چشم و دلم برد برون وحشت و رم را

77. دل گفت که ته جرعه عیش آب حیاتست

78. یک چند چشیدم به گمان شربت سم را

79. دیدم که همان شکّر آلوده به زهر است

80. لاحول کنان بوسه زدم خوان کرم را

81. راضی شده ام بی تو به اکسیر قناعت

82. نشناخته ام قیمت آن خاک قدم را

83. کس مملکت فقر و قناعت نگرفتست

84. بر گوشه نهادست گدا طبل و علم را

85. مجنون شوم و کام تو از دهر بگیرم

86. کاین دیو به دیوانه دهد خاتم جم را

87. سرمست به سودای تو برخاست نظیری

88. صبحی که گشودند خرابات قدم را

89. تو نقل و می و مطرب ازو باز نگیری

90. او باز ندارد ز زبان شکر نعم را

91. تا طبع در آمد شدن هر خوش و ناخوش

92. غمخوار پناهی طلبد شادی و غم را

93. بادا در تو مأمن و ملجای حوادث

94. سادات عرب را و سلاطین عجم را

95. اقطاب جهان را ز تو تحقیق ارادت

96. چون از جهت کعبه مقيمان حرم را

97. بر واقعۀ بابری و قصّۀ چنگیز

98. فتح از تو نویسند همایون دوم را


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نرگس همه شیوه‌های مستی
* از چشم خوشت به وام دارد
شعر کامل
حافظ
* شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
* آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
شعر کامل
حافظ
* نرگست در طاق ابرو از چه خفتد بی خبر
* زانکه جای خواب مستان گوشهٔ محراب نیست
شعر کامل
خواجوی کرمانی