نظامی_خمسهخردنامه (فهرست)

شماره 26 - گفتار افلاطون

1. فلاطون که بر جمله بود اوستاد

2. ز دریای دل گنج گوهر گشاد

3. که روشن خرد پادشاه جهان

4. مباد از دلش هیچ رازی نهان

5. ز دولت بهر کار یاریش باد

6. گذر بر ره رستگاریش باد

7. حدیثی که پرسد دل پاک او

8. بگوئیم و ترسیم از ادراک او

9. ز حرف خطا چون نداریم ترس؟

10. که از لوح نادیده خوانیم درس

11. در اندیشهٔ من چنان شد درست

12. که ناچیز بود آفرینش نخست

13. گر از چیز چیز آفریدی خدای

14. ازال تا ابد مایه بودی به جای

15. تولد بود هر چه از مایه خاست

16. خدائی جدا کدخدائی جداست

17. کسی را که خواند خرد کارساز

18. به چندین تولد نباشد نیاز

19. جداگانه هر گوهری را نگاشت

20. که در هیچ گوهر میانجی نداشت

21. چوگوهر به گوهر شد آراسته

22. خلاف از میان گشت برخاسته

23. از آن سرکشان مخالف گرای

24. بدین سروری کرد شخصی به پای

25. اگر گیری از پر موری قیاس

26. توان شد بدان عبرت ایزدشناس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این خانه که پیوسته در او بانگ چغانه‌ست
* از خواجه بپرسید که این خانه چه خانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* آن روز که تعلیم تو می‌کرد معلم
* بر لوح تو ننوشت مگر حرف وفا را؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* این قطرهٔ خون تا یافت از لعل لبش رنگی
* از شادی آن در پوست چون نار نمی‌گنجد
شعر کامل
عراقی