نظامی_خمسهخردنامه (فهرست)

شماره 27 - گفتار اسکندر

1. چو ختم سخن قرعه بر شاه زد

2. سخن سکهٔ قدر بر ماه زد

3. سکندر که خورشید آفاق بود

4. به روشن دلی در جهان طاق بود

5. از آن روشنی بود کان روشنان

6. برو انجمن ساختند آنچنان

7. چو زیرک بود شاه آموزگار

8. همه زیرکان آرد آن روزگار

9. چو شه گفت آن زیرکان گوش کرد

10. جداگانه هر جام را نوش کرد

11. بر آن فیلسوفان مشکل گشای

12. بسی آفرین تازه کرد از خدای

13. پس آنگاه گفت ای هنر پروران

14. بسی کردم اندیشه در اختران

15. برآنم که اینصورت از خود نرست

16. نگارنده‌ای بودشان از نخست

17. نگارنده دانم که هست از درون

18. نگاریدنش را ندانم که چون

19. ز چونکرد او گر بدانستمی

20. همان کو کند من توانستمی

21. هر آن صورتی کاید اندر ضمیر

22. توان کردنش در عمل ناگزیر

23. چو ما لوح خلقت ندانیم خواند

24. تجس در او چون توانیم راند

25. شما کاسمان را ورق خوانده‌اید

26. سخن بین که چون مختلف رانده‌اید

27. از این بیش گفتن نباشد پسند

28. که نقش جهان نیست بی نقش بند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی سبب دادی گر آزارم خجل از من مباش
* کرده ام خاطرنشان خویش صد تقصیر را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* ز سحر چشم تو شاهین پنجهٔ شاهم
* ز بند زلف تو زنجیر گردن شیرم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
* تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو
شعر کامل
حافظ