عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 40

1. هرگز کسی به خوبی چون یار ما نباشد

2. مه را نظیر رویش گفتن روا نباشد

3. موئی چنان خمیده چشمی چنان کشیده

4. در چین به دست ناید و اندر ختا نباشد

5. با او همیشه ما را جز لاله در نگیرد

6. با ما همیشه او را جز ماجرا نباشد

7. گر حال من نپرسد عیبش مکن که هرگز

8. سودای پادشاهی حد گدا نباشد

9. ما کشتگان عشقیم همچون عبید ما را

10. عقلی سلیم نبود صبری بجا نباشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون غنچه ز جمعیت دل انجمنی ساز
* برگ طرب خویش ز رنگین سخنی ساز
شعر کامل
صائب تبریزی
* در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
* ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود
شعر کامل
صائب تبریزی
* شقایق سوختی دایم سپندش
* که از چشم خسان ناید گزندش
شعر کامل
وحشی بافقی