اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 102

1. انجمن شهر ملای گلست

2. باده بیاور، که صلای گلست

3. نالهٔ مرغان سحرخوان به صبح

4. از سر عشقت، نه برای گلست

5. بر رخ خوبان جهان خط کشید

6. سبزه، که خاک کف پای گلست

7. باغ، که او خاک معنبر کند

8. سنبل او خواجه سرای گلست

9. پیرهن یوسف مصری، که شهر

10. پرصفت اوست، قبای گلست

11. سر به در دوست نهادند خلق

12. در همه سرها چو هوای گلست

13. اوحدی، اینها همه گفتی، ولی

14. با رخ آن ماه چه جای گلست؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
* گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست
شعر کامل
سعدی
* غنچه را لب‌بسته بینی نسترن را پاره‌دل
* لاله را در زیر خون بینی و نرگس را نزار
شعر کامل
عطار
* اگر چه خواب یوسف رابه بند انداخت ،درآخر
* همان ازمحنت زندان برون آوردتعبیرش
شعر کامل
صائب تبریزی