اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 159

1. زهی! شب نسخه‌ای از زلف و خالت

2. تراز کسوت خوبی جمالت

3. حروف نقش چین را نسخه کرده

4. مسلسل گشتن زلف چو دالت

5. به نام ایزد، چه فرخ فالم امروز!

6. که دیدم طلعت فرخنده فالت

7. اگر بودی مرا در دست مالی

8. نمی‌بودم بدین سان پایمالت

9. بسی گندم نمایی می کنی، لیک

10. نشاید شد بدین‌ها در جوالت

11. تو می‌گوئی که که: من ما هم، ولیکن

12. من مسکین ندیدم جز بسالت

13. نگشتی اوحدی همچون خیالی

14. اگر در خواب می‌دیدی خیالت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پی افگندم از نظم کاخی بلند
* که از باد و بارانش نیاید گزند
شعر کامل
فردوسی
* صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
* که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد
شعر کامل
حافظ
* از زلف مشکبوی تو مجلس معطرست
* گوئی که عود خام بر آتش نهاده‌ئی
شعر کامل
خواجوی کرمانی