اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 16

1. مطرب، چو بر سماع تو کردیم گوش را

2. راهی بزن، که ره بزند عقل و هوش را

3. ابریشمی بساز و ازین حلقه پنبه کن

4. نقل حضور صوفی پشمینه پوش را

5. جامی بیار، ساقی، از آن بادهای خام

6. وز عکس او بسوز من نیم جوش را

7. بر لوح دل نقوش پریشان کشیده‌ایم

8. جامی بده، که محو کنیم این نقوش را

9. ما را به می بشوی، چنان کز صفای ما

10. غیرت بود مشایخ طاعت فروش را

11. بر ما ملامت دگران از کدورتست

12. صافی ملامتی نکند در نوش را

13. با مدعی بگوی که: ما را مگوی وعظ

14. کاگنده‌ایم سمع نصیحت نیوش را

15. ای باد صبح، نیک خراشیده خاطریم

16. لطفی بکن، به دوست رسان این خروش را

17. گرمی کند به خلوت ما آن پری گذر

18. بگذار تا گذار نباشد سروش را

19. شد نوش ما چو زهر ز هجران او، ولی

20. زهر آن چنان خوریم به یادش که نوش را

21. ای اوحدی، بگوی سخن، تا بداندت

22. دشمن، که بی‌بصر نشناسد خموش را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* غلام همت آن نازنینم
* که کار خیر بی روی و ریا کرد
شعر کامل
حافظ