اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 287

1. اول فطرت که نقش صورت چین بسته‌اند

2. مهر رویت در میان جان شیرین بسته‌اند

3. زان نمکدان لب شیرین شورانگیز تو

4. دانهٔ خال سیه بر قرص سیمین بسته‌اند

5. تا کسی از باغ حسنت شاخ سنبل نشکند

6. زنگیان زلف تو بر ماه پرچین بسته‌اند

7. جز به چشم ترک مستت خون مردم کس نریخت

8. تا بنای کفر را در چین و ماچین بسته‌اند

9. عندلیبان چمن را تا کند زار و نزار

10. چاوشان چشم مستت بر گل آذین بسته‌اند

11. بر امید خواب مستی دوش بر طرف چمن

12. بلبلان بوستان از غنچه بالین بسته‌اند

13. تا نقاب از آفتاب طلعتت بر داشتند

14. اوحدی را خواب خوش از چشم غمگین بسته‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* سروبالای من آن گه که درآید به سماع
* چه محل جامه جان را که قبا نتوان کرد
شعر کامل
حافظ
* پروای سرد و گرم خزان و بهار نیست
* آن را که همچو سرو و صنوبر قبا یکی است
شعر کامل
صائب تبریزی