اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 39

1. چو آشفته دیدی که شد کار ما

2. نگشتی دگر گرد بازار ما

3. میزار ما را، که کار خطاست

4. دلیری نمودن به آزار ما

5. به فریاد ما گر چنین می‌رسی

6. به گردون رسد نالهٔ زار ما

7. دل ما ننالیدی از چشم تو

8. اگر جور کردی به مقدار ما

9. بجز ما نخواهد خریدن کسی

10. متاعی که بستی تو در بار ما

11. چه خسبی؟ که شبهای تاریک خواب

12. نیامد درین چشم بیدار ما

13. مریز اوحدی را نمک بر جگر

14. که شوریده او می‌کند کار ما


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی
* حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* خواهی که شوی خازن اسرار امانت
* جبریل صفت در همه احوال امین باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* با غم ایوب نیست رنج مرا نسبتی
* صبرم ازو کم‌ترست، دردم ازو بیش‌تر
شعر کامل
هلالی جغتایی