اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 457

1. ای به خار هجر ما را سفته دل

2. رحمتی کن بر من آشفته دل

3. رنگ رویم سربسر کرد آشکار

4. سر اندر سالها بنهفته دل

5. قصهٔ آتش، که در جان منست

6. بر زبان آب چشمم گفته دل

7. بر امید آنکه او را غم خوری

8. پیش خار غم چو گل بشکفته دل

9. سینهٔ ما را، که خلوتگاه تست

10. از غبار هر خیالی رفته دل

11. پیش ازینم هر کسی می‌داد پند

12. لیک از کس پند ناپذرفته دل

13. شرح بیداری و شبهای ترا

14. اوحدی، زین پس مگو با خفته دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بختم جوان و عقلم پیر ست لیک عشقش
* آورده زیر فرمان هم پیر و هم جوان را
شعر کامل
جامی
* در همین زیتون و تین خواهد یقین شد آنکه هست
* طعم آن شیرینی مطلق بهر چیزی ضمین
شعر کامل
قاآنی
* چرا چون لاله خونین دل نباشم
* که با ما نرگس او سرگران کرد
شعر کامل
حافظ