اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 54

1. امروز چون گذشتی برما؟ عجب، عجب!

2. ماه نوی که گشتی پیدا، عجب، عجب!

3. خوبت رخست و زیبا، بنشین، نکو، نکو

4. شاد آمدی و خرم، فرما، عجب، عجب!

5. بخت من و من آسان با تو؟ بیا، بیا

6. خوی تو و تو ساکن باما، عجب، عجب!

7. چونت ز دل برآمد، جانا که بی‌رقیب

8. بر من گذار کردی تنها؟ عجب، عجب!

9. دری و دور گشته ز دریای چشم ما

10. ای در باز گشته ز دریا، عجب، عجب

11. آگاه چون نکردی ما را ز آمدن

12. ناگاه چون فتادی اینجا؟ عجب، عجب!

13. زینهاست کاوحدی به تو دادست دل چنین

14. زان دل چگونه آمد اینها؟ عجب، عجب!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری
* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* همه بر جای خود ای تازه نهالان چمن
* بنشینید که آن سرو روان برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی