اوحدی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 615

1. ترا رسد گره مشک بر قمر بستن

2. به گاه شیوه‌گری لعل بر شکر بستن

3. کمر به کشتن ما گر ببسته‌ای سهلست

4. بیا، که حلقه بکوبیم ازین کمر بستن

5. مرا که روی تو باید چه کار باد گری؟

6. چو پای درد کند شرط نیست سر بستن

7. دگر به پند من، ای مدعی، زبان مگشای

8. که لب نخواهم ازین ماجرا دگر بستن

9. ز من مدار صبوری طمع، که نتوانم

10. ز بهر سنگدلی سنگ بر جگر بستن

11. به چند وجه بکردم نصیحت دل خویش

12. میسرم نشد از روی او نظر بستن

13. گر اوحدی در خلوت به روی غیر ببست

14. به روی دوست مروت نبود دربستن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو ماه نو سر از پای تواضع بر نمی دارم
* اگر با آن بزرگی آسمان گیرد رکابم را
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلم به مهر تو صد پاره باد و هر پاره
* هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد
شعر کامل
هلالی جغتایی
* بر سر بالین طبیب از نالهٔ من زار شد
* از برای صحت من آمد و بیمار شد
شعر کامل
هلالی جغتایی